فعل های ناگذر
ب) برخی از افعال، تکواژ گذراساز را نمیپذیرند و به گونهای دیگر گذرا میشوند. مثلاً نمیتوان گفت: (مصدر) افتادن: (بن مضارع) افت + تکواژ گذراساز «ان» = افتاندن؛ بلکه همهی ما میگوییم: انداختن.
به همین ترتیب شکل گذرای مصادر آمدن، رفتن، ماندن به صورت آوردن، بردن و گذاشتن است.»
پرسید: «حالا اگر مثلاً داشته باشیم: انسان دانا از خطرات میرهد و فعل را گذرا کنیم (میرهاند) جمله به نظر ناقص میآید.»
گفتم: «سؤال عالمانهای پرسیدی! راستی مولانا میفرماید:
هم سؤال از علم خیزد هم جواب همچنان که خار و گل از خاک و آب»
گفت: «چه زیبا! پس سؤال هم علامت دانش است؛ راستی در این بیت کلمهی خار، همآوا هم دارد.» گفتم: «آفرین، عالی بود! برویم سراغ سؤالت: وقتی افعال ما متمم اجباری بخواهند یعنی حرف اضافهی ویژه داشته باشند، پس از گذرا شدن، مفعول هم میگیرند:
دانش، انسان دانا را از خطرات میرهاند.
حال اگر فعل ما گذرای به مفعول باشد، مثل: دانشآموز درس را فهمید پس از گذرا شدن مجدد با «ان»، متممخواه هم میشود = معلم درس را به دانشآموز فهماند.»
گفت: «غیر از اینها آیا میشود بعضی از افعال، گذرا نشوند؟»
گفتم: «بله؛ برخی مصادر مثل: شناختن، زیستن و آسودن، تکواژ گذراساز «ان» را نمیپذیرند.»
گفت: «من میروم بیشتر تمرین کنم؛ چون کار نیکو کردن از پر کردن است.»
1. آغاز مثنوی منطقالعشاق، اثر اوحدی مراغهای، شاعر قرن هشتم